نکاتی جالب درباره زندگی استیو جابز
داستان زندگی استیو جابز پر از نکات ریز و البته پر ابهام است. افراد راجع به استیو جابز با نگاه به موفقیت در کسب و کارش قضاوت میکنند. بله، او شرکت اپل را در یک گاراژ شروع کرد. بله او کار خود را با پیکسار (Pixar) شروع کرد و در آن ناکام نیز بود. سپس نکست (NEXT) را راه انداخت و بهعنوان مدیرعامل شرکت اپل منصوب شد. اما هیچیک از اینها توانایی وصف نبوغ این مرد را ندارند. هیچیک از پس توصیف این همه محصولی که او اختراع نموده بر نمیآیند. همۀ اینها قادر به وصف آیپد، توی استوری، مکایر، اپل ۲ و غیره نیستند. موفقیتهای یک مرد تنها در صورتی درک میشود که قادر به شمارش اشکهای او باشیم و متأسفانه در مورد استیو جابز، این کار غیرممکن است.
نکاتی جالب درباره زندگی استیو جابز
۱- طبیعت در مقابل تربیت
جابز خواهری به نام مونا سیمپسون داشت اما از این موضوع تا رسیدن به بزرگسالی بیخبر بود. مونا سیمپسون یکی از رمان نویسهای مشهور در اواخر دهه هشتاد قرن بیستم بود. نخستین رمان او یعنی هیچجا بهجز اینجا، راجع به روابط اش با والدینش بود که بهطور طعنهآمیزی راجع به والدین استیو جابز بود. از زمانیکه استیو جابز به فرزندخواندگی پذیرفته شد، او و خواهرش از این مسأله تا سالهای ۱۹۹۰ بیخبر بودند، تا اینکه استیو در صدد پیدا کردن خواهرش برآمد. این موضوع، تا حدی بحث طبیعت در مقابل تربیت را مطرح میکند. دو بچه، بدون آگاهی از اینکه خواهر و برادر هم هستند، دارای حس واحد زندگی بر روی این سیاره بوده و تبدیل به دو تن از افراد موفق دنیا البته با تلاش بسیار میشوند.
۲- نام پدر او عبدالفتاح جندلی بود
اگر درباره پدر استیو جابز از کسی سوال میکردید، احتمال اینکه حدس بزند پدر واقعی او یک مسلمان اهل سوریه بود، بسیار اندک بود. والدین او دو دانشجوی تحصیلات تکمیلی بودند که احتمالاً هیچوقت فکرش را نمیکردند یک بچه به دنیا بیاورند و آن را به فرزند خواندگی بدهند و چند سال بعد دختر دیگری به دنیا بیاورند. یکی از شرایطی که والدین واقعی جابز داشتند این بود که او توسط دو فرد دارای تحصیلات دانشگاهی به فرزندخواندگی پذیرفته شود. اما زوجی که او را به فرزندخواندگی پذیرفتند در ابتدا دروغ گفتند و مشخص شد که دارای تحصیلات دانشگاهی نیستند و معامله زمانی انجام شد که آنها قول دادند استیو را به دانشگاه بفرستند. قولی که به آن عمل نکردند. و علیرغم اینهمه دروغ و قول عملنشده، سرانجام او به دانشگاه رفت (هر چند بعدها دانشگاه را ترک نمود).
۳- استیو جابز یک گیاهخوار و ماهیخوار بود
بهعبارت دیگر، او از بین گوشتها، تنها گوشت ماهی میخورد و همۀ غذاها را همراه با سبزیجات مصرف میکرد (از جمله تخم مرغ و لبنیات). در مقام مقایسه، افرادی که ماهی خوار هستند و بهطور منظم در وعدههای غذاییشان ماهی و سبزیجات دارند، ۳۴ درصد کمتر دچار مرگ ناشی از بیماری قلبی میشوند. و اگر گیاهخواران را با گوشتخواران مقایسه کنید، شانس مرگ ناشی از بیماری قلبی ۲۰درصد کمتر است. بهنظر میرسد که اولین بار این عادت غذایی در کالیفرنیا مشاهده شد.
۴- عدم کمک استیو جابز به مؤسسات خیریه
هنگامیکه جابز مدیر عامل شرکت اپل شد، همه برنامههای بشردوستانه شرکت اپل را متوقف کرد. او گفت «صبر کنید تا ما سودآور شویم». هماکنون آنها سودآور و صاحب ۴۰ میلیارد دلار هستند و هنوز هم در برنامههای بشردوستانه مشارکت ندارند. البته باید به این قضیه از رویکردی دیگر نگاه کنید. استیو جابز خیرترین مرد روی این سیاره بود. بهجای تمرکز بر مبارزه با حشرات در آفریقا (که بیل گیتس در حال حاضر این کار را میکند)، جابز انرژیاش را با همۀ اختراعات خود، صرف ارتقای کیفیت زندگی مینمود. به اکوسیستم آیپد، مک، آیفون و دیزنی، نگاهی بیاندازید و از خود بپرسید که چگونه بسیاری از زندگیها بهطور مستقیم (چرا که استخدام شرکت اپل شدهاند) یا غیرمستقیم (چرا که از محصولات این شرکتها برای ارتقای کیفیت زندگیشان بهره میبرند) از این شرکتها منتفع شدهاند.
۵- دروغ استیو جابز به وزنیاک
وقتی جابز و وزنیاک بازی برک آوت را برای آتاری ساختند، قرار بود که درآمد حاصل از آن بهصورت پنجاه پنجاه بینشان تقسیم شود. آتاری ۵۰۰۰ دلار برای جابز سود داشت. در حالیکه جابز به وزنیاک گفته بود که سود حاصله ۷۰۰ دلار بوده است و از این رو ۳۵۰ دلار عاید وزنیاک شد. به هر حال این خطاها از جوانان سر میزند. اگر کسی را میشناسید که از زمان تولدش صادق بوده به من نشان دهید تا من به شما یک دروغگو نشان دهم!
۶- استیو جابز پیرو مکت ذن بودائیسم بود
او حتی به یک صومعه پیوست و در مقام یک راهب ظاهر شد. یک راهب ذن، او و همسرش را به عقد هم درآورد. از او نقل شده است که در مواجهه با سختترین اوقات زندگیام تنها با بودن کنار یک گروه ذن احساس آرامش میکنم. در مقابله با یورش دردهای بدون توقف، ذهنم را که آماج حملات پی در پی هستند آرام میکنم. نکتۀ جالب راجع به ذنبودائیسم جابز این است که اکثر مردم فکر میکنند اعتقاد به بودائیسم و در عین حال قرار داشتن در بین ثروتمندترین افراد دنیا در تضاد با هم هستند زیرا بنای ذنبودائیسم بر عدم دلبستگی است. مگر این نیست که خود بودا، ثروت و خانوادهاش را ترک نمود؟ اما پاسخ منفی است. پیروی از علائق و دنبال درآمد بودن عملی بهنجار است اما وابستگی شدید به آنها اشتباه است و میتوان بدون درآمد نیز شاد بود.
۷- انصراف از دانشگاه
بیل گیتس و مارک زاکربرگ دو فرد مشهوری بودند که از دانشگاه انصراف دادند. اما ظاهراً استیو جابز نیز یک ترم به دانشگاه رفت و پس از آن، دانشگاه را ترک نمود. پس میتوان حدس زد که برنامهریزی کامیپوترها، ساخت کامپیوترها، ایجاد اشتغال، ساختن فیلم و مدیریت مردم و غیره، لزوماً نیازمند رفتن به دانشگاه نیست.
بسیار عالی…..
عالی است تشکر از معلومات تان
فقط ازیتان یک خواهش دارم زنده گی نامه جابز با تمام جزئیات زنده گی اش اگر معلومات دارید برایم ایمیل نمایید. تشکر